مجید عباسزاده مرزبالی؛ حسین رفیع
چکیده
< p>هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی تاثیر فرایند جهانی شدن در ایجاد تحول در نگرشهای اعضای جامعه ایران نسبت به ارکان هویت ملی ایران و ارائهی الگوی سیاستگذاری هویتی مناسب، جهت صیانت از این هویت میباشد. بر این اساس، سوال اصلی پژوهش این است که با توجه به تاثیرات هویتی فرایند جهانی شدن در ایران، دولت جمهوری اسلامی با اتخاذ چه ...
بیشتر
< p>هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی تاثیر فرایند جهانی شدن در ایجاد تحول در نگرشهای اعضای جامعه ایران نسبت به ارکان هویت ملی ایران و ارائهی الگوی سیاستگذاری هویتی مناسب، جهت صیانت از این هویت میباشد. بر این اساس، سوال اصلی پژوهش این است که با توجه به تاثیرات هویتی فرایند جهانی شدن در ایران، دولت جمهوری اسلامی با اتخاذ چه رویکردی نسبت به هویت ملی ایران میتواند از این هویت صیانت نماید؟ مقاله بر این فرض استوار است که با توجه به تاثیر جهانی شدن بر نگرشهای هویتی در ایران، دولت جمهوری اسلامی با اتخاذ رویکرد فراگیر نسبت به هویت ملی و تاکید همزمان بر هر سه رُکن این هویت یعنی ایرانیت، اسلامیت و مدرنیت، میتواند موجبات تقویت گرایش اعضای جامعه ایران نسبت به کلّیت هویت ملی ایران را فراهم نموده و بدین وسیله از این هویت صیانت نماید. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در نتیجهی نفوذ جهانی شدن و گسترش فضای مجازی (بهعنوان ابزار جهانی شدن) در ایران، نگرشهای بسیاری از اعضای این جامعه نسبت به مبانی هویت ملی ایران دچار تحول شده است. به این صورت که در نتیجه این وضعیت، دلبستگی این افراد نسبت به مبانی قدیمیتر هویت مذکور یعنی ایرانیت و اسلامیت کاهش یافته و در مقابل، بر گرایش آنها نسبت به مبانی مدرنِ آن افزوده شده است، که این مسئله در صورت عدم اتخاذ رویکرد مناسب از سوی دولت جمهوری اسلامی نسبت به هویت ملی ایران، میتواند موجب تضعیف این هویت گردد. دولت جمهوری اسلامی به منظور صیانت از هویت ملی ایران، میبایست به تمامی ارکان آن بهطور همزمان توجه نماید.
رضا صادقیان؛ علی علی حسینی؛ علیرضا گلشنی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی مفهوم انقلاب در اندیشه مارکسیستهای ایرانی است. فرضیه پژوهش این است که نیروهای مارکسیست ایرانی براساس آموزههای مارکسیستی به فهم مفهوم انقلاب مبادرت کردهاند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که انقلاب به معنای دگرگون ساختن نظم سیاسی و کسب قدرت فهم میشود، کنشی که کلّیت نهادهای گذشته و وابسته ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی مفهوم انقلاب در اندیشه مارکسیستهای ایرانی است. فرضیه پژوهش این است که نیروهای مارکسیست ایرانی براساس آموزههای مارکسیستی به فهم مفهوم انقلاب مبادرت کردهاند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که انقلاب به معنای دگرگون ساختن نظم سیاسی و کسب قدرت فهم میشود، کنشی که کلّیت نهادهای گذشته و وابسته به نظم سابق را فرو میریزد و نظمی نوینی جایگزین مناسبات قدیم میکند. از نگاه مارکسیستهای ایرانی، مفهوم انقلاب در گرو اندیشههای هراکلیت، مارکس و لنین صورتبندی میشود. فهم جریان مارکسیست از مفهوم انقلاب به دلیل تفاوت ریشههای فکریاش با فهم سایر کنشگران سیاسی از مفهوم انقلاب بسیار متفاوت است. نقطه افتراق اندیشههای مارکسیستی در دهه 40 و 50 شمسی در مقایسه با اسلامگرایان انقلابی را میتوان در فهم آنان از مفهوم انقلاب و با توجه به مبانی متفاوت هر کدام از دو جریان فهم کرد.
داود بخشایی؛ محسن قلی پور
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تحول گفتمانهای امنیت ملی در جمهوری اسلامی ایران است. در این راستا و با روش توصیفی و تحلیلی، این پژوهش ضمن بررسی و نقد نظریات موجود، با ارائه مدل جدیدی برای تحلیل تحولات گفتمانهای امنیت ملی در جمهوری اسلامی ایران بر این دیدگاه تاکید مینماید که همواره شاهد حضور دو گفتمان رقیب در عرصه سیاسی و در میان نخبگان بودهایم. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تحول گفتمانهای امنیت ملی در جمهوری اسلامی ایران است. در این راستا و با روش توصیفی و تحلیلی، این پژوهش ضمن بررسی و نقد نظریات موجود، با ارائه مدل جدیدی برای تحلیل تحولات گفتمانهای امنیت ملی در جمهوری اسلامی ایران بر این دیدگاه تاکید مینماید که همواره شاهد حضور دو گفتمان رقیب در عرصه سیاسی و در میان نخبگان بودهایم. به طوری که نمیتوان سیر این تحولات گفتمانی را در یک مسیر تکاملی و رو به رشد تحلیل کرد. این دو گفتمان رقیب توسط برخی تحت عناوینی چون سنتی- نوین یا انقلابی- ملی دستهبندی شدهاند. ولی تحلیل دو گفتمان مذکور نشاندهنده آن است که دال محوری آنها را میتوان دو مفهوم هویتگرایی و توسعهگرایی دانست. در صحنه واقعیت و عمل نیز در جمهوری اسلامی ایران همواره توسعه در ذیل مباحثات و اقدامات دو گفتمان امنیتی قرار گرفته است، به طوری که باعث مواضع متضاد و سیاستگذاریهای ناهماهنگ در جهت نیل به اهداف بلندمدت امنیتی و توسعهای در جمهوری اسلامی شده است. به همین دلیل یکی از مشخصههای اصلی مسائل امنیتی جمهوری اسلامی ایران، فقدان اجماع عمومی بین نخبگان در مورد مفهوم امنیت ملی، سیاستهای امنیتی، تهدیدها و آسیبپذیریها است که موجب بروز بحران در هنگام حاکمیت هر دو گفتمان رقیب شده است.
آرزو خردمندان؛ بهرام یوسفی؛ روح اله شهابی؛ شیوا جلال پور
چکیده
هدف پژوهش حاضر تبیین روابط بریکس و اعضای آن با جمهوری اسلامی ایران است. پژوهش بر این فرض استوار است که روابط گروه بریکس با جمهوری اسلامی، در چارچوب روابط ایران با اعضای آن تعریف میشود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که به نظر نمیرسد که گروه بریکس، علیرغم اینکه با یکجانبهگرایی ایالات متحده مخالف است، منابع ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تبیین روابط بریکس و اعضای آن با جمهوری اسلامی ایران است. پژوهش بر این فرض استوار است که روابط گروه بریکس با جمهوری اسلامی، در چارچوب روابط ایران با اعضای آن تعریف میشود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که به نظر نمیرسد که گروه بریکس، علیرغم اینکه با یکجانبهگرایی ایالات متحده مخالف است، منابع کافی داشته باشد و یا بتواند اثرات تحریمهای آمریکا بر ایران را تا حد مورد انتظار ایران کاهش دهد. در میان کشورهای بریکس، روسیه به طور غیرمستقیم از تحریمهای ایران سود میبرد و ناتوانی ایران در تولید بیشتر گاز طبیعی و ناتوانی مالی و فناوری ایران در تکمیل پروژههای انرژی در آینده نزدیک، باعث ایجاد بازار منطقهای و جهانی به نفع روسیه و به ضرر ایران خواهد شد. از طرف دیگر اعضای بریکس، برنامههای بلندمدتی برای جلوگیری از یکجانبهگرایی امریکا دارند و این در حالی است که روابط سیاسی-اقتصادی خود را با امریکا قطع نکرده و ساختار نظام بینالملل را به چالش نکشیدهاند. کما اینکه براساس رهیافت سازهانگاری، برای کسب منفعت بیشتر کشورها در نظام بینالملل، باید هنجارهای این ساختار را کارگزاران، رعایت کنند؛ چه اینکه سازهانگاران بر این اعتقادند که سیاست خارجی کشورها و نزدیکی روابط آنها در ساختار بینالملل، بنا به شباهت رویهای که پیش گرفتهاند، شکلی جدی میگیرد. روشن است که اعضای بریکس، این مهم را در خاطر دارند و به همین علت، حاضر به جنگ ایدئولوژیک با امریکا در ساختار بینالملل نخواهند شد. از این جهت نمیتوان تاثیراتی ماورائی و آرمانی در خصوص بریکس بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی متصور شد.
محمدرضا اویسی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نظریه دولت در اندیشه سیاسی ابنخلدون است. در این راستا و با رویکردی هرمنوتیکی نظریه عصبیت به عنوان سنگ بنای اندیشه سیاسی ابنخلدون، پیدایش دولت و عوامل آن، علل اضمحلال دولت، انواع دولت و بهترین نوع آن تحت عنوان تئوری دولت ابنخلدون بررسی شد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که ابنخلدون جزء نخستین ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نظریه دولت در اندیشه سیاسی ابنخلدون است. در این راستا و با رویکردی هرمنوتیکی نظریه عصبیت به عنوان سنگ بنای اندیشه سیاسی ابنخلدون، پیدایش دولت و عوامل آن، علل اضمحلال دولت، انواع دولت و بهترین نوع آن تحت عنوان تئوری دولت ابنخلدون بررسی شد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که ابنخلدون جزء نخستین اندیشمندان در جهان است که به بررسی دولت پرداخته و در تئوری خویش هم منشاء آن و هم تعریف، نحوه تاسیس، اشکال و بهترین شکل آن، اجزاء، نحوه کارکرد، نحوه افول و سقوط آن را تئوریزه نموده است. از آنجا که براساس سه عنصر یک تئوری علمی یعنی تطابق نظریه با موارد عینی، وجود پیوندهای چندگانه در بین مفاهیم نظریه و شمول و وحدت تعابیر در پدیدههای مختلف، میتوان این نظریه را جزء نخستین تئوریهای دولت دانست و به شکل آکادمیک منتشر و جهانشمول نمود.
رضا پریزاد؛ سیدجواد هاشمی منفرد
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش گفتمان ایثار و شهادت در ساخت هویت ملی، در چارچوب تحلیل گفتمان بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که جامعهپذیری سیاسی نسل جدید راه حل بحران هویت میباشد و گفتمان ایثار و شهادت، در فرایند جامعهپذیری امکان بیشتری در ساخت هویت ملی فراهم آورده است. از سوی دیگر در نتیجه غیریتسازی این ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش گفتمان ایثار و شهادت در ساخت هویت ملی، در چارچوب تحلیل گفتمان بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که جامعهپذیری سیاسی نسل جدید راه حل بحران هویت میباشد و گفتمان ایثار و شهادت، در فرایند جامعهپذیری امکان بیشتری در ساخت هویت ملی فراهم آورده است. از سوی دیگر در نتیجه غیریتسازی این گفتمان، رویکرد مقاومت در مقابل ستمپیشگان و مستکبران، شکل میگیرد. بدین ترتیب از طریق بازنمایی هویت برآمده از گفتمان شهادت، افراد و جماعتهایی که احساس میکنند در موقعیت ستمدیدگی قرار دارند، از خود مقاومت نشان داده و به ستیز یا رقابت با ستمگران میپردازند. مبارزان و مجاهدان مسلمان از طریق این گفتمان و برجسته ساختن برخی سازهها و لایههای هویت برآمده از آن و با نشان دادن تمایزات خود، به نوعی غیریتسازی مبادرت ورزند.